محمدشفیع آذریون
-
نام پدر : رحیم
-
تاریخ تولد : 1341/10/21
-
محل تولد : بهبهان
-
نوع عضویت : بسیجی
-
یگان/ارگان : بسیج
-
تاریخ شهادت : 1366/06/29
-
محل شهادت : بانه (پادگان لشکر ولی عصر)
-
عملیات : -
-
محل دفن : گلزار شهدا
-
شهر/بخش : بهبهان
-
قطعه : 3
-
ردیف : 2
-
مزار : 7
-
توضیحات : -
وصیت نامه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا »
از مومنین بزرگمردانی هستند که بر عهد و پیمان خود با خدا وفا کردند. گروهی جان خود را در این پیمان نهادند و گروهی دیگر در انتظار شهادتند و هرگز عهد و پیمان خود با خدای خویش را نخواهند شکست.
دوست دارم آخرین جملاتم، شیرینی تصمیمم را به کسانیکه در دو دلی و شک [و] تردید در رفتن و یا ماندن بسر میبرند، بچشاند.
ای برادران! بدانید بر جهان، حیواناتی حکومت میکنند که از وحوش درندهتر و برای مکیدن خون انسانها و نابودی انسانیت تشنهاند و برای حفظ منافع و دو روز زندگی ننگین و خوشگذرانی، به هرکاری و به هر جنایتی ممکن است دست بزنند و تو که در این برهه از زمان در مملکتی بهپاخواسته نمیخواهی تحت اوامر آنها به ظلمت و خواری و زبونی بیفتی؛ باید مصمم به صحنه بیایی و خود بهوجودآورنده صحنههای زیبای قلع و قمع جنایتکاران باشی و داد مظلومان را از ستمپیشگان بستانی و چنانکه ثابت شد، آنان تنها زبان گلوله را میفهمند؛ بنابراین با سلاح ایمان و بعد هم با سلاح شمشیر و در این زمان سلاحهای لازم و مُدرن باید جلوی چپاول و غارت و خونریزی این جنایتکاران ایستاد.
آری برادرانم، حجت بر همه ما تمام گشته و همه صحنههای عاشورا را تکرار میبینیم؛ عاشقان اباعبداللهالحسین(ع) را میبینیم که با الهام از آن پیشوا و معلم جهاد [و] شهادت در تدارک زیارت او بهراه افتادهاند و مصممند که اگر تمامی جهان، سلاح شود و بر سر راهشان قرار گیرد و تمامی موانع ممکن [را] بر سر راهشان بهوجود آورد تا آخرین نفس و نفر، مقصدشان کربلاست و هیچ چیز نمیتواند اراده آهنین آنان را تغییر دهد.
آنان هماکنون، خود را گرد حرم حسین(ع) میبینند که اشکریزان زمزمه میکنند: «ای حسین، ای که تمامی جهادت خون هست و ایثار [و] مردانگی است [...] در رگهای عاشقانت؛ بالاخره آمدیم، اگر چه همراهان فراوانی را در راه رسیدن به تو شهید دیدیم و برای این مقصود چه مصیبتهایی که تحمل نمودیم و چه درد و رنجهایی که به جان خریدیم» و حسین(ع) خطاب به آنان چنین میفرماید: «غمگین نباشید؛ همراهان قبل از شما به دیدار من آمدند» و ما میگوییم: «ای حسین(ع) آمدهایم با کسب اجازه از محضر مبارک شما لبنان و فلسطین را از چنگال صهیونیست برهانیم و تو هم دعا کن».
آری برادرم، عاشقان حسین(ع) همه این صحنهها را بهخوبی میبینند و عاشقانه و مطمئن به صف کفار بعثی حمله میبرند. آنها میگویند که اگر در این راه شهید شویم، سعادت ابدی را نصیب خود ساختهایم و اگر هم به کربلا برسیم، زیارت حسین(ع) در انتظار ماست؛ پس چه بهتر و چه شریفتر و چه آرزویی برتر از این.
برادرم! مگر نه اینکه باید مُرد؟ مگر نه اینکه عاقبت مرگ را جلو[ی] رو داریم؟ مگر نه اینکه شب اول قبر را داریم؟ مگر نه اینکه حساب قیامت داریم؟ مگر نه اینکه گنهکاریم و باید به فکر عفو و رحمت خدا باشیم؟ مگر نه اینکه دیدهایم آنانکه به دنیا چسبیده بودند و کاخها بهپا کرده بودند، بالاخره رفتند و الان آثاری از آنان نیست و حساب آخرتشان باقی است؟ مگر نه اینکه هیچ تضمینی نداریم و هر لحظه مرگ بهدنبال ما پرسه میزند؟ پس چرا مرگ با افتخار و شرف را انتخاب نکنیم؟! چرا انتخاب نکنیم مرگی را که شکستن هیبت ظاهری و قدرت پوشالی ستمگران را به دنبال دارد؟! چرا انتخاب نکنیم آنچه را که خداوند برای ما معین کرده؛ یعنی تکلیف و چرا انتخاب نکنیم در یک کلمه شهادت را؟!
شهادت یعنی فدا شدن برای آرمان و هدفی بزرگ و مقدس که تحول ارزشهای انسانی را بهدنبال دارد. شهادت یعنی صعود و طی درجات عظیمهای که خداوند برای شهدا معین کرده. شهادت یعنی تسلیم شدن و رسوا کردن ظالم. شهادت یعنی تجدید پیمان بیعت با حسین(ع).
بنابراین روز موعود فرا رسیده. اسلام در حساسترین موقعیت و به یاری ما نیازمند است. توطئهها در کمین است و تمامی مسلمانان مظلوم جهان به ما چشم دوختهاند و به امام ما چشم دوختهاند. هر قدمی که برداریم و خدمتی که انجام دهیم در سرنوشت اسلام و مسلمین موثر است. انشاءالله که پرچم سبز رنگ اسلام به دست ما در جهان به احتزاز درآید و آنطوریکه شایسته است در جهانی نمودن اسلام و قسط و عدالت اسلامی کوشا باشیم.
اما شما ای خانواده عزیزم!
از اینکه نتوانستهام فرزند شایستهای برای شماها باشم شرمندهام، خصوصاً تو مادر که زحمات فراوانی برای من کشیدی و نتوانستم از این همه مشقات قدردانی نمایم و کمال بخشش را از همسر مهربانم آرزو دارم که نتوانستم مدت زیادی را با او زندگی کنم.
پیامی دارم به همسنگرانم در مسجد:
شماها یاران وفادار امام و عاشقان راستین اباعبداللهالحسین(ع) هستید. از توطئه منافقان و آنهاییکه میخواهند مساجد را خالی کنند، نهراسید و این سنگر را محکم به فرمان امام امت نگهدارید و مسجد امام حسین(ع) را بهصورت دانشگاهی در آورید که مثل همیشه رزمندهپرور و چون پایگاهی محکم، برای اسلام و حفظ دستآوردهای انقلاب اسلامی گردد.
والسلام
محمدشفیع آذریون
تاریخ: 1366/٦/20