شهید محمدرضا آرین پور دهدشت
  • نام پدر : الله داد

  • تاریخ تولد : 1344/05/02

  • محل تولد : شهرستان بهبهان

  • عضویت : بسیجی

  • یگان اعزامی : بسیج

  • تاریخ شهادت : 1362/05/28

  • سن هنگام شهادت : 18 سال، 0 ماه و 26 روز

  • حادثه : -

  • محل شهادت : پاسگاه زید

  • محل دفن : گلزار شهدای بهبهان

  • قطعه : 1

  • ردیف : 14

  • مزار : 13

  • توضیحات : -

شهید محمدرضا آرین پور دهدشت

عکس وصیت نامه

متن وصیت نامه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ‌اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ »
«کسانی را که در راه خدا کشته می‌شوند مُرده نپندارید بلکه آنان زنده‌اند و نزد خدای خویش روزی می‌برند.»
با سلام و درود بیکران به رهبر مستضعفان جهان و امّت شهیدپرور و حزب‌الله ایران و با درود و سلام به خانوادۀ گرامیم.
من به تمامی جهان می‌گویم که شهادت من بر روی لبیک گفتن به فریاد «هل من ناصر ینصرنی» امام بود و من برای هوا و هوس به جبهه نرفتم؛ چرا که امام گفته بود تنور جنگ داغ است و بر امّت حزب‌الله واجب است که آن را داغ‌تر کنند.
من از امّت شهیدپرور حزب‌الله می‌خواهم که راه امام، این زاهد شب و شیر روز را ادامه دهند و ای برادران و تمامی حزب‌الله! چرا از شهادت می‌ترسید؟! مگر کودکی را سراغ دارید که از پستان مادرش بترسد. از سخنان امام حسین(ع): «آری شهادت همانند پستان مادر شیرین است!»
من راهم را انتخاب کردم و از کشته شدن در راه هدفِ مقدسی که دارم هراسی به دل راه نخواهم داد؛ راه من، راه مسلمانان صدر اسلام و راه حسین و اصحاب حسین است و آری مادرم! من در جایی هستم و این را می‌نویسم که هر لحظه امکان منفجر شدن را دارد. مادرم! من در اینجا چیزی ندارم که به تو هدیه کنم جز دسته گلی از اجساد جوانان عزیز که دارای رخی زیبا بودند و اکنون پرپر شده‌اند.
من از امّت حزب‌الله می‌خواهم که متفرق نشوند؛ چرا که «یدالله مع الجماعه ؛ دست خدا با جمعیت است .» مردم به‌خدا قسم دشمن از جمع شدن شما می‌ترسد و بلعکس از پراکندگی شما خوشحال می‌شود.
روزهای جمعه، نماز جمعه را هر چه باشکوه‌تر برگزار کنید؛ چون نماز جمعه، یک نماز عبادی، سیاسی و دشمن‌شکن است.
من از امّت حزب‌الله می‌خواهم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل را خالی نگذارند و به فریاد امام، این کوه استوار لبیک گویند تا هر چه زودتر دشمن اسلام را نابود کنند و زمینه را برای ظهور حضرت مهدی(عج) آماده کنند.
ای پدر عزیز و مادر مهربانم! به خاطر شهادت من ناراحتی به خود راه ندهید؛ چرا که زینب هنگام شنیدن خبر شهادت امام حسین(ع) چون کوه استوار ماند و در عوض یزیدیان را در شام ر سوا کرد.
طبق آیۀ شریفۀ «فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ؛ مژده کسانی را که [به] سخنان گوش فرا دهند و بهترین را انتخاب کنند. »
آری مادر، من شهادت را بهترین هدیۀ خداوندی دانستم که به بندگان خاص خود عنایت می‌فرماید.
والسلام علیکم و رحمه‌الله
برادر حقیر شما، محمدرضا آرین‌پور