محسن اکبری
-
نام پدر : علی
-
تاریخ تولد : 1343/06/14
-
محل تولد : بهبهان
-
نوع عضویت : کادر
-
یگان/ارگان : سپاه
-
تاریخ شهادت : 1366/12/27
-
محل شهادت : ارتفاعات شنام
-
عملیات : والفجر ده
-
محل دفن : گلزار شهدا
-
شهر/بخش : بهبهان
-
قطعه : 3
-
ردیف : 1
-
مزار : 3
-
توضیحات : -
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
الهى ان اخرتنى بجرمى اخرتک بعفوک و ان اخذتنى بذنوبى اخذتک بمغفرتک و ان ادخلتنى النار اعلمت اهلها انى احبک الهى. اگر مرا به جرمم گیرى ترا به بخشایشت گیرم و اگر مرا به گناهانم گیرى ترا به آموزشت گیرم و اگر مرا به آتش اندازى به گروه اهل آتش مىگویم که ترا دوست مىدارم اى خداى رحمان تا کى وصیت نامه بنویسم و باز سرافکنده و شرمسار برگردم. تا کى درد هجران یاران و دوستان را بکشم و از قافله عقب بمانم خداوندا این بار مىخواهم دیگر برنگردم و خودت شاهد هستى پروردگارا من موقع خروج از شهر دگربار با دیار خودم خداحافظى کردم و گفتم اى بهبهان دیگر نمىخواهم برگردم. خداوندا آنقدر جرم و گناهانم زیاد است که مگر با شهادت در صورت مقبولیت این گناهان پاک شود. خداوندا یقین دارم در مدت زندگانى کوتاهى که از عمرم مىگذرد هیچ کار خیرى انجام ندادهام ولى خدایا از تو مىخواهم که مرگم خدمتى به اسلام و مسلمین کرده باشم. خدایا موقعى که پیش خودم فکر مىکنم و اعمالم را بررسى مىکنم غیر از گناه و معصیت چیزى دیگر نمىبینم. خدایا چطور مىتوانم در آن دنیا جلوى ائمه اطهار شهدا و صادقین بایستم. خدایا فقط امید به رحمت واسعه تو و شفاعت پیامبران خود دارم. خداوندا تو مىدانى که جز به خاطر رضاى تو از شهر خارج شدهام و جز به خاطر اولیاء تو ترک پدر و مادر و خانواده و دوستان را کردم و بهر سو در بیابانهاى گرم و سوزان خوزستان و کوههاى سرد و سر به فلک کشیده غرب کشور تنها بدنبال تو بودم و به عشق لقاى تو همه ناملایمات را بجان خریدم. و هر بار با از دست دادن دوستان با دوستى همچون عبدالله و مجید عزیز ودیگر عزیزان جگر سوخته شده و هر بار با شرمسارى در مقابل خانواده آنها ظاهر مىشدم و آنقدر این مسئله مرا زجر مىداد که تاب تحمل نداشتم خدایا آیا به چنین بنده گنهکارى که فقط امید به نظر و لطف تو اى معشوق و معبود یکتا دارد. جواب رد مىدهى؟ خدایا این تنها آرزویم را که فوق تمام آمالهایم مىباشد را برآورده ساز و به جهت خشنودى اقا امام زمان(عج) و به پاى طول عمر امام عزیز حاصل ریخته شدن خون این حقیر پیروزى اسلام بر کفر و مجد و عظمت امت محمد(ص) گردد. هر چند خون من ناقابل است ولى چو این خون در جهت عظمت و اعتلاى اسلام و حفظ دین الهى ریخته شده خودم هم از این خون خشنودم و شهادت را با جان و دل پذیرا مىباشم.
سخنى با پدر و مادر عزیزم
مادرم سلام سلامى از راه دور ولى با قلبى نزدیک مادر خوب و مهربانم مادر عزیزتر از جانم مادرى که در همه جا و در همه موقع بعد از خدا به یاد تو بودهام از شما مىخواهم که موقعى که خبر شهادتم را برایت آوردند ناراحت نشوید و فقط شکر خداى را بجا آورید زیرا شما مىدانید که این نهایت آرزوى من است. مىخواهم بگویى که خداوند امانتى به دست ما داده بود و خودش هم از ما گرفت مادرم و دست ندارم در مرگ من گریه و زارى کنید چون این گونه مرگها مرگى است انتخابى یعنى خود انسان از جان و دل آن را پذیرا مىباشد و اینکه ناراحتى ندارد. مادرم دوست دارم در موقع دفن بالاى سرم بیایى و بگویى که از تو راضى هستم و شیرت را هم حلالم کنى مادرم دوست دارم که در مجالس ختم که برایم خواهید گرفت تمام سئونات اسلامى را رعایت کنید و خودت خوب مىدانى که من در مجالس شما از چه بدم مىآید و حتما باید آن چیزها نباشد. پدر خوب و مهربانم امیدوارم که حالت خوب باشد از شما هم معذرت مىخواهم که بعضى مواقع شما را اذیت کردم و امید آن را دارم که هر حقى که برگردن من دارید آن را ببخشید و مرا مورد عفو و بخشش خودت قرار دهى. برادرانم مسعود و احسان سلام امیدوارم که در پرتو عنایات خداوند متعال صحیح و سالم باشید و از شما هم معذرت مىخواهم چون خیلى شما را اذیت کردم و امیدوارم که از سر تقصیرات من در بگذرید و مراعات حال پدر و مادر عزیزم را بکنید. احسان جان از شما هم مىخواهم که درس خود را خوب بخوانى تا ان شاء الله در آینده فردى مفید و موثر براى جامعه اسلامیمان باشید و از شما مىخواهم که همیشه نمازت را اول وقت بخوانى. تمامى دوستان و اقوام و خویشان و همسایگان را سلام برسانید. تمام کسانى که بهر جهت مرا مىشناسند از آنها مىخواهم که اگر بدى از من دیدهاند حتما به بزرگوارى خودشان مرا مورد عفو و بخشش خود قرار دهند. سلام به پدر و مادر عبدالله و همچنین خانواده محترم مجید عزیز را برسانید و به آنان بگوئید تا قیامت در مقابلشان شرمسار هستم. خدایا تا ما را نبخشیدهاى از این دنیا مبر، خدایا مرگ ما را شهادت در راه خودت قرار بده، خدایا شب اول قبر مولا امیرالمومنین را به فریاد همه ما برسان. خدایا امام را تا انقلاب مهدى حفظ بگردان.
فرزند حقیر شما محسن اکبرى